[موسیقی] به سریال خوش آمدید تری کول چرا من از بودن در اینجا خیلی دلهره دارم جیس سلام سلام خیلی خوشحالم که دوباره شما را می بینم مثل همیشه واقعاً از شنیدن در مورد کتاب جدیدتان بسیار خوشحالم. یک نسخه از آن را دریافت کنید.  و همچنین فقط شنیدن تجربه زندگی شما در مورد مرزها، به خصوص به این دلیل که شما رئیس مرز هستید، چرا ممنون بله بسیار مفید، چنین مکالمه مهمی فقط به طور کلی مرزها را شامل می شود و من فکر کردم که گفتگو را با این شروع کنیم، حدس می زنم این برچسب که وابستگی مشترک نامیده می شود و چرا اگر قرار است در مورد مرزها صحبت کنیم، چرا باید در مورد هم وابستگی نیز به خوبی صحبت کنیم، این یک سوال عالی است زیرا اگر این چیزها دارای مرزهای سالم باشند، رئیس مرز باشند و به طور فعال به هم وابسته باشند، متقابل هستند.  انحصاری این چیزها نمی توانند با هم ادغام شوند زیرا تعریف همبستگی داشتن مرزهای نامنظم است به معنای واقعی کلمه این تعریف است، بنابراین تعریف من از هم وابستگی بیش از حد روی این احساس سرمایه گذاری می شود که تصمیم گیری نتایج افراد در زندگی ما را به زیان نشان می دهد.  از آرامش درونی خودمان یا به ضرر زندگی خودمان، بنابراین چون بسیاری از مردم می گویند خوب مطمئناً من روی احساس ماندن در کنار شخصی که دوستش دارم سرمایه گذاری کرده ام، اما این نمی تواند در حدی باشد که وقتی آنها  مشکلی دارید، به معنای واقعی کلمه احساس می‌کنید که شما یک مشکل هستید و تا جایی که می‌توانید می‌رقصید تا مشکل آن‌ها را حل کنید، این همان چیزی است که وابستگی همگانی است و ذاتی آن مرزهای نامنظم است، مرزهای عاطفی بی‌نظم، یعنی شما نمی‌دانید چه چیزی در شماست.  در کنار خیابان فکر می کنید همه چیز در کنار خیابان شماست و برای اکثر افرادی که واقعاً از هم وابستگی رنج می برند، منظورم این است که شما ممکن است ایده کمی از چیستی داشته باشید، اما آنچه را که من در تمرینم پیدا می کنم، زیرا تمرین درمانی من است. تقریباً در دو دهه و نیم گذشته، بسیاری از زنان شبیه به تجربه زندگی من هستند، بنابراین افرادی در دنیای تجارت افرادی که کمی آن را در جهان خرد می کنند، مدیران ارشد اجرایی، بازیگران برادوی، ستاره های پاپ، اما تعداد زیادی از مردم  چه کسی از بیرون به من نگاه می کرد که انگار آن شخص همه چیز را با هم دارد و بنابراین وقتی می خواستم در اوایل تمرین با آنها صحبت کنم، وقتی شروع کردم به دیدن همه چیز با مرزها و کل این چیزها با هم وابستگی چه همه گیر است. اگر من هم وابستگی را مطرح کنم، تقریباً مثل این است که بلافاصله در ذهن آنها کتابی که شما می دانید دیگر وابسته به ملودی نیست، دوست دارند در ذهن آنها ظاهر شود، مثل اینکه من با یک الکلی در ارتباط نیستم، مثل شما این تعریف مدرسه قدیمی را می شناسید. که من حتی فکر نمی کنم منصفانه باشد زیرا مطالب او به روز و شگفت انگیز است، اما با واکنش آنها مانند این است که آیا شما دیوانه هستید من خوب نیستم همه به من وابسته هستند.  درست است شما دقیقاً همان چیزی است که من می گویم، اما آنچه را که من به آن دست یافتم، چون تا زمانی که سال ها درمان می کردم، همین احساس را داشتم، هرگز به عنوان وابسته به هم وابسته نمی دانستم، زیرا چیزی که ما در مورد آن صحبت نمی کنیم  بخش زیادی از همبستگی این است که این واقعاً یک پیشنهاد پنهانی و بیش از حد برای کنترل است، ما فقط می‌خواهیم شما را از انجام آن اشتباه بسیار بد منع کنیم، با دوستمان تماس بگیریم که می‌تواند به شما کمک کند. من کسی را می‌شناسم که این کار را انجام داده است.  من گزیده‌هایی از کتاب را برای شما می‌فرستم، امیدوارم این کار را انجام دهم، اما این سمت خیابان شما نیست. این شخص چیست که اینگونه رفتار می کند، آیا آنها مضطرب هستند، آیا به آن واکنش نشان می دهند مانند ناتوانی که نمی خواهند فقط با تجربه خود باشند، زیرا دیدن شخص دیگری در حال درد بسیار دردناک است یا اوه بله بله، اما این ترس است که شبیه آن باشد.  این نیاز به کنترل وجود دارد، زیرا این ترس وجود دارد که اتفاق بدی بیفتد و برای بسیاری از ما مثل اینکه من در حال بهبودی هستم و همیشه یک نظم و انضباط خواهد بود، برای من درست مانند بهبودی از اعتیاد به الکل است، جایی که مثل من نیست.  من مثل اینکه از یک همبستگی درمان شده ام نه من هر روز روی آن کار می کنم زیرا غریزه من هنوز این است که بخواهم خوب باشم. به اندازه ای است که از تمام اصلاحات عقب نشینی کرده باشم، اما با همبستگی کارکردی بالا، درست این نام نام جدیدی است که من ایجاد کردم، زیرا مشتریان من به محض اینکه شروع به توصیف آن کردم، مثل این بودند که من آن چیز دیگری نیستم. اکثر مشتریان من عملکرد بسیار بالایی داشتند و می‌توانستند همه این کارها را انجام دهند، آنها دنیا را اداره می‌کردند، pto ، خانواده‌شان و سایر دوست‌دختران، و مردم را به هر جایی که انجام می‌دادند وارد می‌کردند، اما این هزینه‌ای دارد، بله، وقتی شروع کردم.  صحبت کردن در مورد هزینه این که چقدر خسته هستید وقتی بیش از حد کار می کنید بیش از حد احساس می کنید به این شکل وقتی شما در مرکز هستید ما مشکلات دیگران را به عنوان افراد وابسته روی خودمان متمرکز می کنیم، مثل اینکه من راه حل هستم اما شما  نه و بخشی از آنچه در زندگی خودم به این نتیجه رسیدم از طریق این تجربه واقعاً دردناک با کسی بود که خیلی دوستش داشتم و همیشه و یکی از خواهرانم همیشه در روابط بد همیشه مشکلات معتاد داشت و می دانید که او در آن بود. رابطه وحشتناکی داشتم و من برای درمانگرم گریه می کردم و فکر می کردم متوجه نمی شوم چه مشکلی دارد، منظورم این است که این خیلی اشتباه است، می خواهم ببینم آیا می توانم او را مجبور به ترک خانه کنم، او به معنای واقعی کلمه در جنگل زندگی می کرد.  بدون آب جاری با مردی که در کراک بود و از نظر جسمی آزار می‌داد، مثل اینکه من یک ذره تزئین نمی‌کنم، خوب این وضعیت واقعی است و درمانگرم می‌خواست اجازه دهید از شما چیزی بپرسم تارا و چون من مدام در مورد این موضوع صحبت می‌کردم و سعی می‌کردم به آن برسم. خواهرم از او دور بود و او مثل چیزی بود که باعث می‌شود فکر کنی می‌دانی جنا باید در این زندگی چه چیزهایی را یاد بگیرد. نه چگونه می توانم با آن موافق باشم که من نمی دانم درس های زندگی خواهرت چیست، بنابراین آنچه واقعاً اتفاق می افتد این است که آتش زباله های زباله زندگی او واقعاً با 20 سالی که شما برای ایجاد هر قطعه داخلی با هوشیاری خود وقت گذاشته اید، به هم می ریزد. تو واقعاً می خواهی دردت متوقف شود، من مثل اینکه بله درست است، من واقعاً بله، اما چیزی تغییر داد، زیرا بعد به او گفتم آیا این کار من نیست و او مانند تارا است نه تنها کار شما نیست، مثل شما غیرممکن است  سعی می کنید انجام دهید و حتی ممکن است انجام دهید این است که دارید همه این راه حل های موقتی را ایجاد می کنید که به طور موقت بخشی از درد او را تسکین می دهد و ممکن است این دردی باشد که او را دقیقاً به تغییر آنچه که دارد سوق دهد.  باید تغییر کند، بله، این یک بیداری واقعی برای من بود و من به نوعی می شنوم که چگونه آن را توصیف می کنم، مثل این است که شما شروع به ربودن یک نفر از سفرش می کنید، می دانید اگر او را در هر گوشه ای نجات دهید یا تلاش کنید.  برای جلوگیری از افتادن روی صورتشان، این همان افتادن روی صورتشان است که گاهی اوقات مردم باید درست از خواب بیدار شوند، کاملاً به خودتان فکر کنید، متاسفم، مثل اینکه مهم ترین درس های زندگی من مکیده است، بله رفیق، من هستم  دوست دارم به روش سخت یاد بگیرم من دوست دارم یک الگو را چندین بار برای سالیان متمادی تکرار کنم، شما می دانید که من دوست دارم درد دل را یاد بگیرم شاید همه ما دوست داریم به روش سخت j را یاد بگیریم، اما بله، وابستگی به هم کارکرد بالایی دارد، چیزی که من می شنوم اوم اوه  اگر فقط برای شنونده بتوانیم بین عملکرد بالا و عملکرد پایین تمایز قائل شویم، اگر بتوانم عملکرد بالا را بر اساس آنچه شما می گویید تشخیص دهم، کسی است که در زندگی بسیار خوب عمل می کند و از نظر اجتماعی برای آن پاداش دریافت می کند، خواه موقعیت زیاد باشد یا دوستان یا قدردانی مثل اینکه شما خیلی عالی هستید وای خیلی شگفت انگیز هستید که به افراد زیادی کمک می کنید و این فقط به بخشی از آنها کمک می کند که بله اینطوری ارزش پیدا می کنم اما به چه قیمتی این چیزی است که شما دارید؟  می‌گویم که بیشتر در سمت کارکرد بالا است، درست است و چه چیزی است که کارکرد پایین دارد یا یک چیز سنتی وابسته‌تر است، خوب اینجا چیزی است که در آن قرار دارد و من نمی‌دانم که عملکرد پایینی دارد، هر دوی آنها هستند  درست ناکارآمد است، اما اگر می دانید که این موضوع بیشتر در ذهن من است، در مورد بودن با افرادی که عملکرد ضعیفی دارند، بنابراین ما بیش از حد درست کار می کنیم، بنابراین معتادان مرده هستند اعتیاد به جنسی مانند بسیاری از چیزهای مختلف، مانند موارد مختلف، یا فقط کم کارکردن با درآمد فقط سهم خود را به درستی انجام نمی‌دهیم، بنابراین ما بیش از حد کارکرده‌ایم با هم وابستگی با کارکرد بالا، به نظر نمی‌رسد که وابستگی مشترک باشد، بنابراین سخت‌تر است زیرا کسی است که مانند شما می‌گوید این تصویر را نشان می‌دهد که دوست دارد آن را با هم داشته باشید، اما  مشکل داخلی و جایی که منتهی می‌شود همان مکان است، چه وابسته به هم‌وابستگی باشد، نه دیگر وابستگی به همدیگر، چه مفهوم سریالی از هم وابستگی با عملکرد بالا، تنها یک مکان وجود دارد که آن رفتار می‌تواند منجر شود که می‌دانید من همیشه می‌گویم فقط یک توقف در آن وجود دارد.  آموزش دهید این سرزمین تلخ است، همینطور است، بله، شما فقط می توانید آن را برای مدت طولانی انجام دهید، فقط می توانید آن را حتی از راه دور با عشق و برای مدت طولانی انجام دهید، زیرا آنچه در نهایت اتفاق می افتد این است که هیچ کس پهنای باندی برای انجام این کار را برای همیشه ندارد، اکنون ما شروع به عصبانیت می کنیم، بله، چرا اینطور نیست؟  آنها توصیه های من را بعد از هر کاری که من برای آنها انجام می دهم می گیرند، اگر تازه این کار را انجام داده بودند، این کار را نمی کردند، بنابراین من با او همدردی نمی کنم زیرا به او گفته بودم که آن حفره را ترک کند، اما او این کار را نکرد اگر فقط گوش داده بود.  برای من دوباره ما نیستیم ما نمی توانیم با درد آن شخص باشیم، بیایید بگوییم که حالا ما مثل نه هستیم اگر به او بگویم چه کار کند او این کار را نکرد، این بدیهی است که برای روابط خوب نیست، اما برای آن خوب نیست  ما یا شما درست می دانید، پس بیایید در مورد هزینه صحبت کنیم، زیرا من تصور می کنم اکنون برخی از شنوندگان خوب هستند، شما مرا گرفتید، من در این اردوگاه قرار می گیرم، من چندین نفر از وابستگان همکار با عملکرد بالا را می شناسم که شما در اینجا توضیح می دهید و من نمی دانم  نمی‌دانند که آنها هزینه را می‌بینند، بنابراین در چه زمانی کارها شروع می‌شود، تا حدی که هزینه را می‌بینند، مثلاً علائم و نشانه‌های من در حال سوختن یا انجام بیش از حد چیست؟ یا من الان از اتفاقی که می‌افتد ناراحت هستم، اما می‌دانی جیسون این چیزی است که برخی از مردم هرگز هزینه‌ای را که تجربه می‌کنند به وابستگی بالای خود به روشی که در حال زندگی هستند مرتبط نمی‌کنند، بنابراین بیایید در واقع این ارتباط را برقرار کنیم. بنابراین مردم با اختلالات خودایمنی به دفتر من می‌آیند و مشکلات طاقت‌فرسایی را نشان می‌دهند که خشم و عصبانیت بسیار زیاد است، اما برای بسیاری از زنان به‌ویژه خشم چیزی است که دسترسی به آن دشوار است، بنابراین به افسردگی تبدیل می‌شود. رفتارهای بی‌حس‌کننده مانند می‌دانید نوشیدن بیش از حد خوردن بیش از حد هر شب در یک سوراخ نتفلیکس افتادن هر چیزی که دوست دارید احساس نکنید، بنابراین اینها هزینه واقعی هستند، اما زمانی که ما بر روی کنترل زندگی و تجربیات به بیرون متمرکز هستیم.  افراد دیگر حتی اگر از ما بخواهند که به من به عنوان یک افراد وابسته به هم در حال بهبودی اعتماد داشته باشیم، آنها از شما می خواهند که مانند آنها باقی بمانند، اما شما همان سنگی هستید که پاسخ های آن را دارید، من را به دام می اندازد یا پیشگویی که چرا این کار را نکنیم  می دانی اوم پس یاد بگیر که چگونه بگویم می دانی چه فکر می کنی، من اکنون هرگز نظرم را به کسی نمی گویم تا زمانی که از او بپرسم که چه فکری می کند، نه مثل اینکه کجایی دوست بهتر وقتی از تمرکز تجربه شخص دیگری بر روی خود و تخصص خود و ناجی بودن خود دست بردارید و در واقع دوست خود را جسور کنید تا پاسخ های خودش را پیدا کند زیرا او پاسخ های خودش را دارد، درست است که شما آنها را ندارید، او باید او را به او یا کسی تبدیل کند.  باید اشتباهات خودش را بکند و چطور دوستت را با گفتن بشناس، اما خوب فکر می‌کنی یا دلت چیست یا در کجا هستی که من یک کار کامل را انجام می‌دهم، در این کتاب هم مثل گسترده‌تر است، خیلی هم مثل گستردگی چطور می‌توانیم تبدیل شویم؟ شنوندگان متخصص دوست دارند وقتی متوجه شویم وابستگی واقعاً چیست چگونه می توانیم ارتباط عمیق داشته باشیم و این واقعاً از طریق ارتباط است. حالا چه اتفاقی می‌افتد، مثل اینکه نمی‌گویم باید مثل تفتیش عقاید باشد، اما وزن صحبت کردن در جایی که شخص صحبت می‌کند بسیار محبوب است و بعد شما مثل اوه خدای من آره، مثل من مثل وقتی که من همین را دارم.  تجربه می‌کنم دقیقاً می‌دانم چه احساسی دارید، بله، اما بله، بنابراین نمی‌دانید، من تقریباً می‌شنوم که در اینجا با خودتان مرزی تعیین می‌کنید درست این است که آیا من عادتم را که به آنها توصیه می‌کنم یا به آنها توصیه می‌کنم یا به آنها می‌گویم چه کاری انجام دهند برای نجات آنها و غیره انجام نمی‌دهم، متوقف می‌کنم.  و من شروع به گوش دادن خواهم کرد به عنوان مثال درست این یک مرز است بله این یک مرز داخلی است و این یک بخش کاملاً دیگر در کتاب است که ما در مورد آن صحبت می کنیم که این چیزی است که ما واقعاً در مورد چگونگی انجام آن خواهیم فهمید.  وقتی نوبت به مرزها می رسد، با خودمان ارتباط برقرار می کنیم، آیا به قول خود با خود می مانید، آیا زیاد به خود می افتید، آیا به قول خود با دیگران عمل می کنید، اما نه به خودتان، و اگر این برای شما صادق است، پس این و با هم وابستگی یک این می تواند بسیار درست باشد، زیرا فقط چیزهای زیادی برای دور زدن وجود دارد و اگر شخص دیگری ما را عقب راند و به چیزی نیاز داشت، حالا پیلاتس من را لغو کنید یا هر کاری را که باید انجام دهم، می دانید بله، بنابراین مرزهای داخلی در مورد نحوه ارتباط شما است.  با خودت سر قولت با خودت نگه داری آیا کارهایی را که می گویی برای خودت انجام می دهی و برای دیگران هم انجام می دهی، این فقط برای خودت نیست بلکه برای خودت هم نیست، اما تو درست می گویی که یک مرز داخلی است که می روی.  من از این موضوع آگاه می شوم، می خواهم کار کنم تا این پنج سوال کوچک را دقیقاً در یادداشت های تلفنم داشته باشم و وقتی کسی شروع به پرسیدن چیزی از من کرد و دوباره برای شنوندگان، این چیزی است که ما نمی گوییم.  من نمی گویم که شما هرگز نمی توانید نظر خود را بیان کنید آنچه من می گویم این است که توصیه ناخواسته درست دادن انتقاد یا نصیحت ناخواسته یا خوب من نمی دانم چرا این کار را انجام می دهید من این کار را انجام می دادم دوباره آوردن آن صمیمیت در روابط ما را عمیق تر نمی کند، آن را به ما باز می گرداند و دوباره تمرکز ما در تجربه طرف مقابل وجود دارد و چرا باید شخص دیگری این کار را به روشی انجام دهد که ما این کار را انجام می دهیم کاملاً بله کی مرد و  ما را به خدا وادار کردی بدانی منظورم چیست بله کاملاً نوعی غرور در آن وجود دارد و من می دانم که این خیلی از دوران کودکی ما سرچشمه می گیرد که در آن ممکن است مجبور باشیم از یک خواهر یا برادر بیمار یا پدر مادر یا چیزی مراقبت کنیم. ما در کمک کردن بسیار خوب بودیم و سپس برای کمک به او تمجیدهای زیادی دریافت کردیم، بله، من کنجکاو هستم، مطمئناً تمایلات وابسته به هم دارم، اگر طیفی وجود داشته باشد، قطعاً در این طیف هستم، زیرا برای من به عنوان یک فرد کمک کننده سخت است. کسی که ماموریت بزرگی در دنیا دارد و دوست دارد خدمت کند و کمک کند تا خودم را در بالای لیست قرار دهم، شما می‌دانید که مثل این است که پنج هزار آتش‌سوزی وجود ندارد، من باید مبارزه کنم که دیگران به کمک نیاز دارند و هزینه آن برای من است.  قطعاً مسائل مربوط به سلامتی بوده است که معمولاً اینگونه است که برای من نشان داده می شود مانند خدا باید بگویم نمی دانم نظر شما در مورد مراقبت از خود چیست آیا این مراقبت از خود بسیار ساده است یا این واقعاً بخش مهمی است یک نوع بهبود یا تکامل وابسته به هم بسیار مهم است و در واقع خنده‌دار است در کل کتاب من با مراقبت از خود و ارائه ایده‌ها و تکلیف مراقبت از خود بررسی می‌کنم زیرا متوجه می‌شوم که هر کسی که مرزهای نامنظم دارد، کسی که  باید روی مرزهای خود کار کند معمولاً خودمراقبتی مرغ بسیار زیبایی است، این بهترین نیست بله و من واقعاً برای من نیستم وقتی به مراقبت از خود فکر می کنم واقعاً در مورد او صحبت نمی کنم. این داشتن یک رابطه واقعی با خودتان است که به حکمت بدن خود در هنگام استراحت گوش دهید که خسته هستید و بهترین مراقبت را که می توانید انجام دهید با توجه به موقعیت اجتماعی-اقتصادی خود در جایی که زندگی می کنید چقدر توانا هستید در شرایطی که انجام می دهید.  بهترین چیزی که می توانید، زیرا مطمئناً همه به همه اینها دسترسی ندارند، این است که می دانید ما همه در مکان های مختلفی هستیم، اما خود را به گونه ای در نظر می گیرید که سطل خود را پر کنید، زمانی که ما به روشی واقعی از خود تغذیه می کنیم، یعنی اطرافمان.  خودمان را با مردم پر می کنیم نه فقط خون آشام های انرژی نه فقط افرادی که نیاز دارند و بنابراین بخش کاملی از کتاب و و در زندگی وجود دارد که من به آنها آموزش می دهم که دقیقاً مانند همه ما در مورد بخش vip خود در زندگی شفاف باشیم. یکی داشته باشید، چه ما آن را بدانیم چه ندانیم، و مثل اینکه شما درنده بازی هستید و متوجه شده اید که به معنای واقعی کلمه لیست مهمانان را درست می کنید، شما مسئول قرار دادن طناب مخملی هستید و اگر ندانید، چه اتفاقی می افتد کسی که احساس می‌کند پسر عموی سوم شما حق دارد مثل این است که من به مهمانی مجردی شما می‌آیم شما مثل این هستید که خدای من هیچ‌کس نیست، اما مادر مثل آن است، اما باید بتی را دعوت کنید او احساس وحشتناکی خواهد کرد، فراموش نکنید بتی.  بیرون آمده اید و شما باید خودتان را داشته باشید که واقعاً به نظر می رسید، بنابراین ما داریم موجودی زیادی را در کتاب و زندگی انجام می دهیم، زیرا وقتی به آن فکر می کنیم باید بدانیم که با چه کسانی معاشرت می کنیم. بله، وقتی فهرستی را انجام می‌دهیم، چه احساسی دارم وقتی با این شخص وقت می‌گذرانم عجیب و غریب آیا احساس می‌کنم کاملاً الهام گرفته‌ام من این را دوست دارم، بخش vip را دوست دارم که استعاره قیاس بسیار خوبی است به یاد داشته باشید که رویداد مورد قبول و مرتبط ما  به صورت مجازی به راه می‌افتد تا بتوانید در هر کجای دنیا در خانه باشید و به ما بپیوندید، این زندگی شما را تغییر می‌دهد، همه چیز مربوط به درگیری است و چگونگی حل آن، این چیزی است که جونا گفت من چند سال پیش شروع به گوش دادن به پادکست جیسون کردم. از آنجا که من فقط در برخی از روابط خود احساس گیر کرده ام و اخیراً متوجه شده ام که با برخی از الگوها و انسدادهای مشابه در راه مقابله با تعارض در رابطه با وجود تمام تلاش هایم برای شکستن آن الگوها، آنها را تکرار می کنم.  و واقعاً به خودم اجازه نمی دهم در تعارض بمانم و احساساتی را که همراه با آن است تجربه کنم و به جای بیرون راندن و شنیدن این کارگاه از طریق آن احساسات کار کنم و فکر کردم که این فرصت خوبی است تا به طور خاص آن الگوها را شناسایی کنم و راه هایی پیدا کنم.  برای کار کردن از طریق آنها و تنظیم مجدد آنها برای خودم، من کاملاً دوره مورد قبول و متصل را توصیه می کنم، فقط به عنوان مقدمه ای برای بررسی چگونگی تجربه روابط و نحوه تجربه درگیری. این فرصت را دارم که خودم را برای نقشی که بازی می‌کنم پاسخگو بدانم، شما آن را از جانا دارید، او سخت تلاش کرد و به خاطر این کار زندگی‌اش را متحول کرد، ممنون جانا خیلی خب، اگر می‌خواهید ثبت نام کنید، به contactschool.com بروید. قرارداد زودهنگام اوایل پرنده به سرعت از بین می رود و به پادکست بازمی گردم نسخه من از همبستگی من می خواهم نظر شما را در مورد این موضوع دریافت کنم مثل این است که احساس می کنم یک رابطه یک طرفه است که من به شما می دهم اما شما به من نمی دهید با این حال، افراد وابسته در آنجا تبادل نظر دارند، زیرا من هنوز با کمک به کسی چیزی را پس می‌گیرم. وقتی احساس می کنم یک رابطه یک طرفه است و من به این دلیل هستم که بسیاری از افراد وابسته فکر می کنم خوب فکر می کنم آنها در بخش vip من هستند، آنها باید آنجا باشند زیرا آنها مراقبت های من را به خوبی دریافت می کنند و من فقط می دهم تقریباً مثل این است که آنها حتی نمی دانند یک رابطه چیست، بنابراین می توانم حدس بزنم در مورد این نوع تصور یک طرفه صحبت کنید، بله مانند داشتن نابرابری فوق العاده در رابطه شما دقیقاً و بله، به همین دلیل است که بسیاری از اوقات شما  خواهید دید که همبستگانی هستند که در نهایت دچار اختلالات شخصیت خودشیفته یا افرادی می شوند که بسیار خودمحور هستند، زیرا وابسته به هم مثل این است که من نمی توانم صبر کنم تا همه چیز را در مورد شما بسازم و تمام نیازهای شما و شخص دیگری مانند من را برآورده کنم. بله این برای من کار می کند بله، من در واقع یک سری ویدیو در مورد اینکه چرا خودشیفته ها و افراد وابسته به هم نمی توانند از هم جدا شوند انجام داده ام. شما نمی توانید اینطوری بدهید زیرا شما از یک مکان مهربانی ساده نمی دهید، درست است که ما از یک مکان نیاز می دهیم. این یک بخشش ناکارآمد از ترس است که واقعاً از عشق دادن نیست و گوش کنید شاید یاد گرفته باشید که این  راه عشق ورزیدن و اینکه در دوران کودکی شما همه ما این چیزها را یاد گرفتیم که سازگار بود، سپس به درستی یاد گرفتیم که چگونه یک والدین دشوار را مدیریت کنیم، والدینی که معتاد بودند، والدینی که در هر موقعیتی که بودیم سوء استفاده می کردند، بچه ها بسیار شگفت انگیز هستند و آنها  مثل اینکه هیچ کس واقعاً نیازی به گفتن درست به ما ندارد، مثلاً چه کار کنیم، ما فقط دریابیم که چگونه از درد جلوگیری کنیم و تا آنجا که ممکن است عشق یا امنیت یا آسایش یا بازخورد مثبت دریافت کنیم، بنابراین هر کدام از اینها که در آن شما مثل وای من هستید  من با این مولای مقدس همذات پنداری می کنم، نگران نباشید زیرا همه این چیزهایی که یاد گرفتیم غیرقابل یادگیری هستند. چه کسی همه این سطل‌ها را پر می‌کند، هریت لرنر این چیز فوق‌العاده‌ای را دارد که در مورد زنان می‌گوید، تقریباً مثل این است که ما احساس گناه می‌کنیم اگر مانند ایستگاه راه نباشیم که همه افراد در زندگی‌مان وارد شوند، پر شوند و مانند اینجا بروند.  باعث شد بعد خوب بروی و می‌دانی که اینها هم انتخاب‌هایی هستند، پس به مسیر طولانی در طویله برگرد تا به آنچه در مورد هم وابستگی گفته بودی و اینکه یک نفر تمام کارهایی را انجام می‌دهد که قطعا یکی از شکل‌های رابطه همبستگی است، اما  عناصر همبسته ای که من در مورد آنها صحبت می کنم و با دوستانم در مورد آنها صحبت می کردم و ما گزیده هایی از کتاب زنانی را که بیش از حد دوست دارند یا هر کاری که ما انجام می دهیم برای کاهش رنج دیگران انجام می دهیم ارسال می کنیم. تمایل به اصلاح، حتی اگر از یک مکان دوست داشتنی انجام شده باشد، نمی گویم که شما هرگز نمی توانید آن کارها را انجام دهید، اما همچنین شاید ببینید که دوستتان فکر می کند باید چه کاری را درست انجام دهد به جای اینکه درد دوستانتان را روی خودتان متمرکز کنید که واقعاً تغییر کرده است.  من وقتی آن تجربه را با درمانگر داشتم مثل وای بودم و اینجا فکر می‌کردم که مادر ترزا بودم و در واقع نبودم و مجبور نیستم این کار را درست انجام دهم، بله، بله، این یک نکته بسیار مهم است.  مجبور نیستم این کار را بکنم زیرا به نظر می رسد که بیشتر آن ناشی از ترس است زیرا تجربه کودکی این است که اگر این کار را انجام ندهم ممکن است واقعاً بمیرد و بدون شک برای برخی افراد وحشتناک است این زندگی و مرگ است و آن زمانی است که من همیشه با یک مشتری یا با خودم می دانم که آیا ترس من از چیزی تا آن حد تقویت شده است، من انگار اوه من قطعاً در حال حاضر انتقالی دارم بله، زیرا اگر به این موقعیت نگاه کنم هیچ کس نیست مهم نیست چه اتفاقی بیفتد میمیرم، اما احساس من بسیار ضروری است و بنابراین ما یاد می گیریم که دوست داشته باشیم به آنچه در درون من می گذرد ضربه بزنیم و سپس چگونه می توانم تشخیص دهم که منشأ این حق چیست، ما این آسیب های اولیه را داریم که اگر  ما متوجه نشدیم که آنها هنوز چسبنده هستند، بنابراین اگر در موقعیتی قرار گرفتید که احساس می کنید آشنا هستید، ممکن است این واکنش تقویت شده را داشته باشید و سپس شما مثل این هستید که کمی شبیه به آن چیزی بود.  چیز درست است اما می دانید که ما می توانیم درست به عقب نگاه کنیم، بله، فکر می کنم آخرین باری که من در مورد سه نشانه صحبت کردیم که مردم می توانند بپرسند که هر کجا قبلاً چنین احساسی داشته ام چه کسی را به من یادآوری می کند، صحبت کردیم. چگونه این پویایی رفتاری برای من آشنا است و این نیز بخشی از یادگیری چگونگی ایجاد مرزهای سالم است، کل فرآیند روشی است که من ایجاد کردم که در کتاب آمده است، در واقع به شناخت عمیق خودمان و دلسوزی برای تجربیات دوران کودکی و ایجاد آن است.  فضایی برای شفا دادن آن ها به گونه ای که بتوانیم تا حد امکان در خود بزرگسال خود باشیم نه اینکه در آن حالت آن بچه ترسیده باشیم، بله، کاملاً شیرین است، منظورم این است که بسیاری از ما با هر چیزی که با آن بزرگ شدیم بزرگ شدیم و  حتی نمی‌دانم چقدر در حال پخش است که می‌دانی و من فقط از کادر شما در آنجا قدردانی می‌کنم، بنابراین وقتی کم می‌شویم، فقط از زمانی آگاه هستم که به ما یک حد و مرز بدهید، تقریباً به آن حد می‌رسم  یکی از بهترین چیزهایی که یک فرد وابسته به هم وابسته است که یا هر کسی که به کسی گوش می دهد که من ممکن است با آنچه در اینجا صحبت می کنیم طنین انداز کنم، بهترین راه حل برای او این است که در واقع شروع به تعیین مرزها کند. و آنچه را که من احساس می‌کنم و نمی‌دانی همه چیز را در مورد من می‌دانی تا سعی کنم به کسی کمک کنم تا احساس خوبی داشته باشم برخی از مراحل مرزی اساسی که حدس می‌زنم شاید در کتاب ذکر شده است یا نه که می‌توانیم شروع به انجام آن کنیم. دو مورد وجود دارد که فکر می‌کنم می‌تواند واقعا مفید باشد، بنابراین یکی این است که واقعاً حواس‌مان باشد که وقتی ما احساس می‌کنیم که در جای خود قرار داده‌ایم که در صورت نه گفتن، راه‌هایی برای خرید زمان وجود دارد، بله را ندهیم. مواقعی که می‌دانید می‌خواهید نه بگویید، فقط نمی‌دانید چگونه نه بگویید، فقط احساس ناخوشایندی می‌کنید، بنابراین می‌توانید برای افرادی که بله خودکار خیلی ریشه‌دار است، زمان بخرید، بسیار مفید است، بنابراین سه یا چهار چیز در خود دارید.  جیب لگن بله وقتی کسی می گوید هی ما شنبه این کار را انجام می دهیم ما واقعاً دوست داریم که بیایی که می توانی بگویی اوه من باید با آن چک کنم و بنابراین بدانی اوم من به شما باز خواهم گشت یا اوم می دانم  ما شما را داریم می‌دانید اگر می‌دانید نمی‌توانید این کار را انجام دهید، اما برای برخی از افراد این کار بسیار تهدیدکننده است، پس وقت بخرید، اجازه دهید تا پایان هفته با شما تماس بگیرم، باید با این شخص مشورت کنم، اجازه دهید من تقویم من را بررسی کنید، می دانید که سه چیز متفاوت وجود دارد که فقط یکی از آنها می گوید هی اوم، فردا به شما اطلاع خواهم داد، زیرا من یک خط مشی تصمیم گیری 24 ساعته وضع کرده ام، ممکن است شما نگویید بله، اما خنده دار است.  من این را آموزش می دهم و بسیاری از زنان در دوره های من نمی دانند چرا، اما این احساس بسیار خوبی است که می گویم دوست دارم یک خط مشی تصمیم گیری 24 ساعته داشته باشم، بله درست است، زیرا بله، شما می دانید که مردم چگونه خواهند بود مانند من. امروز تا سه به جواب نیاز ندارم من خوبم شما امروز سه تا جواب نیاز دارید و 2 35 است پس پاسخ من منفی است مثل همیشه می گویم اگر کسی این کار را انجام دهد و احساس فشار می کنم مگر اینکه کسی دوست باشد و من  بدانید که احساس نمی‌کنم آن‌ها تلاش می‌کنند به من کار کنند، من همیشه مستقیماً می‌گویم که من هرگز تصمیم‌های فوری نمی‌گیرم، بنابراین اگر در حال حاضر نیاز به دانستن دارید، منظورم این است که نه باید باشد، مگر اینکه آنها اینطور باشند.  من یک بلیت دارم که می‌دانی یکشنبه سوپر روح یا چیزی که می‌خواهم حتماً بله، اما بیا به من یکی از آن‌ها را به من بده تا این یکی از چیزهایی است که می‌دانی ماشین را کجا تکان می‌دهی بله و زمان می‌خری.  روشی برای عدم دسترسی و همچنین عدم دسترسی بیش از حد به تلفن خود مانند اینکه ما دائماً به مردم آموزش می دهیم که چگونه با ما رفتار کنند، ما دائماً مرزها را تعیین می کنیم و آنها آن را خیلی درست انتخاب می کنند بنابراین اگر دوست دارید [  خنده] اگر احساس می‌کنی تلفنت باید همیشه روشن باشد، مثل شوهرم، من مثل این هستم که زنگ‌های تلفنش را ایجاد کنم، مثل این هستم که آن چیزهای بی‌صدا را روی عزیزم بی‌صدا بگذارم، مثلاً چرا به او زنگ بزنی به کسی زنگ بزن، مثل اینکه من به معنای واقعی کلمه این کار را نکرده‌ام. در طول هفت سال زنگ تلفنم را داشتم، می‌دانی چرا چون نمی‌خواهم فقط با من تماس بگیری، می‌توانی به من پیام بدهی من ندارم، ما به معنای واقعی کلمه به معنای واقعی کلمه زنگ تلفن خانه را روشن نداریم، زیرا دوباره ایمیل  من به من پیامک می دهم اینطوری همه در اوقات فراغت من است، بله، مگر اینکه و اگر اورژانسی باشد، همیشه تلفنم را می بینم که به من پیام می دهید، یک اورژانسی است، فوراً با شما تماس می گیرم، انگار نه آه، من خیلی شیک هستم. من انقباض و فشار انتظارات دیگران را نمی‌خواهم، بنابراین افرادی را آموزش می‌دهم که در یک دوره زمانی خاص به آنها برگردم، به مردم می‌گویم هی احتمالاً تا هفته آینده نخواهم توانست با شما تماس بگیرم. من احتمالاً نمی توانم جلسه ای برگزار کنیم من نمی توانم جلسه ای را تا پایان ماه مه برگزار کنم که ممکن است به نظر برسد اوه شما خیلی شیک هستید نه این فقط حقیقت است بله پس چرا من از شما طفره نمی روم یا اجتناب نمی کنم  شما در واقع زمانی است که من می توانم این کار را انجام دهم، پس آن زمانی است که این کار را انجام خواهیم داد، بنابراین فکر می کنم که آگاهی از احساس فوریت شما که به نوعی توسط شخص دیگری به شما تزریق می شود، می خواهم که شما احساس گسترش خود را حفظ کنید. چون واقعاً این همان چیزی است که ما به آن نیاز داریم و چیز دیگری که اگر ممکن است وجود داشته باشد کاری است که من انجام دادم و می توانم آن را بپوشم، من یک هدیه برای شما دارم در واقع من یک هدیه برای ام شما دارم، مردم برای شما، در واقع در مورد هموابستگی و  مرزها زیرا می دانم که این چیزی است که ما در مورد آن صحبت خواهیم کرد، بنابراین در واقع یک درس و یک راهنمای زیبا است، بسیار زیبا است، بنابراین من همچنین از تیم خود خواهم پرسید، می خواهم آن را همین الان بنویسم تا این را قرار دهم. چیزی در مورد تطبیق خودکار ایجاد کردم و این دقیقاً همان پدیده ای است که به نظر می رسد به طور خودکار برای هر موقعیتی برای غریبه های کامل به دلیل حضور در هواپیما و اینکه انگار حرکت خواهم کرد من این کار را انجام خواهم داد یا به من نیاز دارید  خارج از راه، حتی اگر کسی از شما نخواسته است که از مسیر خارج شوید، درست است که می دانید بله، زیرا باز هم ما بیشتر اوقات در موقعیتی دخالت می کنیم که هیچ ربطی به ما ندارد، حداقل در آن زمان است که من این کار را انجام می دهم.  این چیزی است که اتفاق می افتد اوم در جایی که من هستم خوب است، منظورم این است که شما مشغول هستید، آیا نباید پشت سینک بنشینم زیرا من هفت دقیقه با این موضوع وقت دارم. من به شما نیاز دارم که حرکت کنید و اینگونه این وبلاگ واقعی و ویدیو به وجود آمد زیرا من انگار خدای من این همه کار را انجام داده ام و هنوز نگران جریان سینک های آرایشگاهم هستم.  این طرف خیابان من نیست که چرا با شماره گیری به جایی که ممکن است به طور خودکار به شما کمک کنند و دوباره برای کسانی که دوست دارید کمک کنید من هم دوست دارم کمک کنم نمی گویم آدم شایسته ای نباشید، می گویم که شما  اگر با انجام این کار چیزی را از دست می‌دهید، آرامش درونی خود را از دست می‌دهید، فرصت فکر کردن به زندگی‌تان را از دست می‌دهید، با گوش دادن خودکار، اگر این کارها را آگاهانه انجام دهید، هر کاری که می‌خواهید انجام دهید شگفت‌انگیز است، شما یک بزرگسال هستید، زندگی این انتخاب شماست، اما در مورد مرزها و مرزهای داخلی و وابستگی به هم ، آگاهی ما را در مورد جایی که در خلبان خودکار هستیم افزایش می‌دهد، زیرا خلبان خودکار شادترین سالم‌ترین زندگی ما را ایجاد نمی‌کند، بله درست روی هدف. کتاب جدید boundary boss من عاشق عنوان هستم راهنمای ضروری برای صحبت کردن واقعی دیده شوید و در نهایت رایگان زندگی کنید، بنابراین شما بچه ها برای دریافت هدیه خود به boundary boss بروید، من را با نقطه اسلش به جلو، جیسون و برای دریافت کتاب به boundarybossbook.com بروید، خیلی خوب بود.  جیس متشکرم برای داشتن من بله متوجه شدی خیلی متشکرم برای کاری که تو دنیا انجام میدی بعد از چند ماه بله، ما همه چیز از شما متشکرم، متشکرم مواظب باشید بله، بله، بسیار جالب است، گام اصلی اقدام من غیر از رفتن به خرید رئیس مرز، کتاب جدید او را از تری کول بررسی کنید یا به boundaryboss.com یا boundaryboss.meforwardslash.jason بروید  برای دریافت چیزهای خاص خوب است که او برای شما آماده شده است، مرحله اکشن به نظر من در اینجا کاملاً ساده است و این است که در 48 ساعت آینده به کسی نه بگویید وقتی از شما می خواهد کاری انجام دهید که از شما لطف می خواهد، چالش اینجاست نه گفتن و یا اگر برای شما خیلی قوی به نظر می رسد، یک قدم پایین بیایید، چیزی است که تری این خط مشی 24 ساعته را پیشنهاد کرده است، کسی از شما خواسته است که ناهار قهوه چای را با زوم تماس بگیرید تا هر چه از شما می خواهند انجام دهید تا بدانید به چه چیزی نیاز دارم.  برای فکر کردن در مورد آن، یا من چیزهای زیادی در جریان هستم، 24 ساعت به من فرصت دهید و من به شما فرصت می دهم، به شما پاسخ خواهم داد به این ترتیب برای شما وقت می گیرد تا به نوعی پاسخ خود را بسازید و افرادی که به هم وابسته هستند تمایل دارند مردم بله باشند. و این است که در این مورد نیازی به کمک ندارید، بنابراین برای تمرین نه گفتن متشکرم و انجام کاری برای خودتان به کمک نیاز دارید، بنابراین امروز چالش شماست که در 48 ساعت آینده پاسخگوی کسی باشید و به کسی بگویید چه چیزی را دارید.  این کار را انجام دادید و درست انجامش دادید، می‌توانید این کار را در گروه فیس‌بوک ما روابط‌اسchool.community انجام دهید یا فقط می‌توانید با دوستی که به این پادکست گوش می‌دهد یا شریک یا کسی که این پادکست را فهرست نمی‌کند، این کار را انجام دهید. کاری که دارید انجام می دهید و می گویید هی، من خودم را به چالش می کشم که در 48 ساعت آینده نه بگویم، وقتی ماموریت چالش را به خوبی انجام دادم به شما پیام می دهم و دوباره یادآوری می کنم که با ما بازی کنید. رویداد متصل پذیرفته شده ما، زیرا این همان چیزی است که شما می خواهید در طرف دیگر تعارض احساس کنید، این است که می خواهید احساس کنید دوست شریک زندگی تان یا شخص دیگری شما را همانگونه که هستید می پذیرد و شما احساس می کنید با آنها ارتباط دارید خوب این احساسی است که اکثر ما می خواهیم و  ما آن روز را می خواهیم، ​​اما چیزی که من در رابطه با ریسک بالا می گویم این است که شما باید با یادگیری نحوه کار کردن یاد بگیرید که چگونه از طریق مسائل سخت کار کنید، یعنی درگیری، خوب این چیزی است که کتاب جدید من درباره انتشار آن است.  در اکتبر 5 اکتبر آن تاریخ را ذخیره کنید خوب رابطه مدرسه نقطه کام اسلش به جلو وصل شد خیلی خوب شما را به زودی خواهیم دید سلام بسیار ممنون که گوش دادید لطفاً در این کانال یوتیوب مشترک شوید یکی از این ویدیوها را با دوستی که می خواهیم به اشتراک بگذارید  به سیاره کمک کنید تا در مورد روابط با هم رفتار کنند و شما یکی از آنها هستید، پس از شما متشکرم