هی اما چرا آن طناب را می کشید تا حالا سعی کردید [موسیقی] یکی را فشار دهید خیلی خب بچه ها خیلی متاسفم برای شوخی بد، اما ممنون که به من اجازه دادید خاطرات روزهایی را که به عنوان مشاور کمپ بودم برای چند ثانیه مرور کنم و این طناب چیزی برای آموزش دارد. ما درباره اضطراب و افکار مضطرب مان اکنون یک بار مشتری داشتم که یک بالرین بود و او هم خیلی خوب بود، او در سطوح عالی اجرا می کرد، اما وقتی قرار بود رول های تولید بعدی معرفی شوند، با اضطراب دست و پنجه نرم می کرد. او نگران و نگران این بود که چه بخشی به او داده خواهد شد و به این فکر میکرد که آیا او رهبری را به دست میآورد و درباره اشتباهات گذشته که مرتکب شده بود فکر میکرد و فکر میکرد که آیا آنقدر این کار را خراب کرده است. آنها رهبری را به شخص دیگری میدادند و او به همه چیزهایی که به مدیر تولید گفته بود فکر میکرد و از خود میپرسید که آیا چیزی وجود دارد که او گفته است که توهینآمیز بوده است و همچنین سعی میکند پیشبینی کند که کدام نقشها رقصنده به این نتیجه میرسید که به تک تک رقصندگان در گروهش فکر کند و نقاط قوت آنها را تصور کند و در ذهنش صدها نقش مختلف را تصور کند و همه آنها را در موقعیتهای خود قرار دهد و سپس خودش را با آنها مقایسه میکند که در ابتدا فقط متوجه تمام مهارتهایشان میشود و تمام ایرادات خودش را برجسته میکند و سپس به تواناییهای خودش فکر میکند و سپس تمام نقصهای آنها را برجسته میکند و به معنای واقعی کلمه روی این موضوع وسواس میکند. ساعتها تا روزها تا زمانی که تصمیمات RO گرفته میشد و این در توانایی او برای استراحت برای معاشرت با دوستان یا به پایان رساندن کارهای مدرسهاش اختلال ایجاد میکرد، بنابراین احساس استرس و سردرگمی میکرد و نمیتوانست بفهمد که شگفتانگیز است یا وحشتناک. او نمیتوانست بفهمد که اعتماد به نفس دارد یا نامطمئن است و میدانست که دوست دارد باید اعتماد به نفس داشته باشد، بنابراین اگر فکر ترسناکی به ذهنش خطور کرد، دوست دارد با آن مبارزه کند، مثلاً سعی کند آن را به زور از ذهنش با تفکر مثبت یا با دور دیگری از وسواس در مورد اینکه هر نقش به چه کسی میرسد و هر چه بیشتر سعی میکرد مثبت فکر کند استرس او بیشتر میشد و هر چه زمان بیشتری را در سرش میگذراند و هر چه بیشتر مضطرب میشد از دیدن دوستانش منصرف شد و بیشتر شد. افسرده بود و به نظر میرسید که هر چه بیشتر تلاش میکرد، اوضاع بدتر میشد، بنابراین تا زمانی که به سراغ من آمد، آماده بود که باله را ترک کند، بنابراین مشکل اینجاست که بسیاری از ما در برخی از مراحل زندگیمان به دام میافتیم در افکارمان دوست داریم نشخوار فکری کنیم یا در موقعیتها وسواس داریم، خواه حرف احمقانهای باشد که شب گذشته گفتیم یا اجرای آتی که باید انجام دهیم اگر فکری داریم مثل اوه من یک بازنده هستم، پس فقط آن فکر را باور میکنیم. یا ما مانند یک کشتی درگیر افکارمان هستیم که سعی میکنیم دوست داشته باشیم آنها را مجبور کنیم مثبت باشند و سعی میکنیم از اتفاق افتادن افکار پوپین جلوگیری کنیم، مثل اوه من نمیتوانم اینطور فکر کنم من نمیتوانم به آن فکر فکر کنم یا از افکارمان میترسیم. از آنها می ترسیم و آنها را قضاوت می کنیم، ما می خواهیم که آنها تغییر کنند، اما مشکل اینجاست که هر چه بیشتر سعی کنیم افکارمان را مجبور به تغییر کنیم، صدای آنها بلندتر می شود و بدتر وقتی که انرژی زیادی برای مبارزه با افکار صرف می کنیم، از چیزی دور می شویم. ما واقعاً برای زندگی ارزش قائل هستیم بنابراین در این ویدیو میآموزید که اگر اضطراب و تنش عضلانی یکی از مشکلاتی است که میتواند به وجود بیاید، چگونه با مهارت ACT از تله افکار آزاردهنده و تفکر منفی فرار کنید. دندان قروچه بسیاری از افراد در شب دندان قروچه میکنند و این میتواند مشکل بزرگی باشد زیرا میتواند دندانهای شما را فرسوده کند و میتواند مشکلات دندانی گران قیمت و دردناکی را در مسیر ایجاد کند، اما یک چیز ساده وجود دارد که شما میتوانید برای محافظت از دندانهایتان انجام دهید و حامی امروزی این کار را واقعاً آسان میکند با لبخند درخشان شما میتوانید محافظهای شبانه سفارشی بدون نیاز به رفتن به دندانپزشک دریافت کنید آنها یک کیت برای شما ارسال میکنند تا آثار خود را در خانه ایجاد کنید و سپس برای شما ایمیل میکنند. شما نگهبانان سفارشی خود در عرض یک هفته یا بیشتر از این یک فرآیند بسیار آسان است. من اخیراً این کار را انجام دادم و اینها نگهبانان شبی هستند که برای من فرستادند و آنها واقعاً یک [موسیقی] بسیار عالی دارند و یکی از جالبترین چیزها این است که اگر شما همیشه نیاز دارید آنها را دوباره مرتب کنید آنها فقط اسکنهای سه بعدی شما را روی فایل نگه میدارند، بنابراین نگاه کنید این مانند رندر سه بعدی دندانهای من است و آن اسکنهای سهبعدی را در پرونده نگه میدارند، بنابراین اگر نیاز دارید دوباره آنها را مرتب کنید، مجبور نیستید دوباره قالبگیری کنید این فقط یک راه واقعاً ساده برای محافظت از دندانهایتان در برابر ساییدن است، بنابراین از شما سپاسگزاریم بابت حمایت مالی از این ویدیو، میتوانید پیوند زیر را بررسی کنید اگر میخواهید کارت شبانه خود را سفارش دهید و 25 سفارش اول 25٪ تخفیف دریافت میکنند. از ترتیب کلی آنها با استفاده از به طور خلاصه کد، خوب به ویدیو برگردیم وقتی افکارمان را سخت میگیریم، اگر آنها را باور کنیم یا اگر در برابر آنها مقاومت کنیم، این میتواند باعث شود که مغز شما با صدای بلندتر کار کند، همان چیزی است که به شما توجه میکنید. بنابراین مغز شما برای توجه بیشتر به چیزهایی که اکنون به آنها توجه میکنید طراحی شده است. دین اندرسون او از سلامت روانی ضعیف است، زمانی که خانوادهاش به یک ماشین جدید نیاز داشتند، تصمیم گرفتند که یک حومه شهر میخواهند. واقعاً نمیدانستند چه رنگی میخواهند، اما پس از بررسی گزینههایشان به این نتیجه رسیدند که میخواهند یک حومه همسالان بخرند، این شبیه به رنگ نقرهای خاکستری تاونی است و به محض اینکه آن رنگ را انتخاب کردند، هنوز ماشین را نخریده بودند. اوم حدس بزنید هر بار که در جاده بودند، در بزرگراه رانندگی میکردند یا در پارکینگ میرفتند، چه چیزی را شروع میکردند، همتایان حومه شهر را میدیدند که قبلاً به آن رنگ توجه نکرده بودند، حتی اگر اغلب در اطرافشان بودهاند. ماشینها برای مدتی در جاده بودند و هرگز آنها را ندیده بودند، اما وقتی شروع به جستجوی همتایان حومهای کردند، شروع به دیدن همتایان حومهشهری در همه جا کردند. فکر مزاحم و تو خیلی افتضاح بودی من هرگز نباید فکر کنم که دوباره مغزت مثل آه این فکر است خیلی مهم است بیایید به آن فکر خیلی توجه کنیم و بیایید همیشه آن فکر را بررسی کنیم و اگر وارد شد بیایید حتی بیشتر به آن توجه کنیم و این همان چیزی است که باعث میشود افکار به خصوص آن فکر بلندتر و بلندتر شوند چیزی که به آن توجه میکنید بیشتر به آن میپردازید یا اگر فکری دارید مثل اینکه من در امتحان مردود میشوم و سپس با آن مبارزه میکنید. آن فکر و تو فکر میکنی نه، من دانشآموز بزرگی هستم، نمیتوانم درباره شکست خوردن فکر کنم، باید مثبت فکر کنم، سپس مغز شما هر دو فکر را واقعاً بلند میکند و این جلو و عقب در توانایی شما برای مطالعه اختلال ایجاد میکند، پس ما به جای آن چه کنیم. با افکار کار میکند انتشار شناختی مهارتی است که در آن از باور کردن افکار خود دست میکشید، مبارزه با آنها را رها میکنید و در عوض متوجه میشوید که خودتان را از افکارتان جدا میکنید و از ارزشهای خود برای روشن کردن آنچه میخواهید به آن توجه کنید استفاده میکنید. اولین مهارت در اشاعه شناختی این است که متوجه شوید فکر میکنید ما در ویدیوی افکار منفی خودکار درباره این موضوع کمی صحبت کردهایم، وقتی بتوانید از فکر من به اندازه کافی خوب نیستم به من تغییر دهید، میتواند واقعاً قدرتمند باشد. متوجه شدم این فکر که من به اندازه کافی خوب نیستم، در ویدیوی آخر در مورد آن صحبت کردیم، اما بیایید ببینیم آیا میتوانیم این یک قدم جلوتر برویم، بنابراین این تمرین بعدی به نام «تمرین شخصی مشاهدهگر» نامیده میشود، پس بیایید همین الان یک دقیقه وقت بگذاریم و تمرین کنید، چشمانتان را ببندید و متوجه افکارتان شوید، سعی نکنید آنها را تغییر دهید یا قضاوتشان کنید، فقط بگذارید تا لحظههای بعد بیایند و بروند از هر فکری که به ذهنتان میگذرد آگاه شوید و وقتی متوجه هر فکری میشوید، بیصدا به آن برچسب بزنید. فکر کردن بنابراین برای مثال اگر فکر می کنید باید لباس بشوییم بعداً با فکر کردن با خود تصدیق کنید که دارم به لباسشویی فکر می کنم یا به این این ویدیو فکر می کنم یا به این فکر می کنم که چقدر گرسنه هستم بعد از چند دقیقه برچسب زدن افکارتان سعی میکنند زاویه دید را تغییر دهند، بنابراین به جای اینکه درون باشید، فکر کنید در سینما نشستهاید و افکارتان را روی صفحه تماشا میکنید، افکارتان فیلم هستند و شما مخاطب هستید، به یاد داشته باشید که فیلمها میآیند و میروند، اما مخاطب اکنون برای مدتی تغییر میکند. در مرحله دوم از افکار خود فاصله بگیرید و به احساسات بدن خود توجه کنید. آیا میتوانید وزن بدن خود را روی صندلی یا زمین احساس کنید، احساس میکنید هوا وارد یا از سوراخهای بینی خود خارج میشود، همانطور که متوجه هر احساسی میشوید به خود یادآوری کنید که این شما هستید که مشاهده میکنید. آیا میتوانید خودتان را در حال فکر کردن مشاهده کنید، آیا میتوانید متوجه شوید که شما فکر میکنید که شما احساس میکنید، این خود ناظر شماست در عمل خوب است، بنابراین آیا میتوانید تفاوت بین خود متفکر و خود ناظر را احساس کنید. در آبزرور بمانید یا دوباره به این فکر افتادید که وقتی در گردباد افکارمان گرفتار می شویم، تماشای افکارتان از راه دور چه حسی داشتید به جای درگیر شدن در آنها وقتی در گردباد افکارمان گرفتار شدیم، به راحتی می توان باور کرد که آنها ما را تعریف می کنند، اما با دسترسی به خود مشاهدهگر، متوجه میشویم که ما افکار خودمان نیستیم، ما افکار داریم، ما ناظر این افکار هستیم، این دیدگاه میتواند رنج را کاهش دهد و در لحظات پریشانی وضوح را ارائه دهد به یاد داشته باشید که افکار شما فقط افکاری هستند که واقعیت نیستند و نیستند. شما با تمرین منظم تغییر از خود متفکر به خود ناظر میتوانید حس آرامش و تعادل و درک بیشتری را در زندگی خود پرورش دهید اکنون عمل کنید استعارههای زیادی برای این مهارت دارد. مهرههای شطرنج آه، اما شما همان صفحهای هستید، جایی که این افکار در آن اتفاق میافتند، در یک مهره انفرادی پیچیده نشوند، فقط به کل صفحه توجه کنید یا یکی دیگر این است که ذهن شما مانند یک گوینده ورزشی است که میتواند ساعتها نظر بدهد. و ساعتها، اما گوینده رویداد واقعی نیست، رویداد واقعی بازی است که آنها انجام میدهند، این عمل است، بنابراین مغز ما درباره بسیاری از کارهایی که انجام میدهیم تفسیر میکند، اما وقتی کمی از افکارمان جدا میشویم، متوجه میشویم. برای اینکه بازیکنی باشید مثلاً اگر فکر میکنید این ارائه را به هم میزنم، تصور کنید که یک گوینده ورزشی است که تفسیر میکند و به جای اینکه در افکار غرق شوید یا احساس اضطراب کنید، ممکن است با h با تشکر از ذهن نظری پاسخ دهید. میخواهم به «آمادهسازی» برگردم و تمام تلاشم را انجام میدهم، فقط با شما بازی میکنم، میدانید راههای آسان دیگری برای تمرین انتشار وجود دارد، بنابراین بعد از این ویدیو در دوره کامل، تمرینهایی مانند برگهها در جریان و مسافران اتوبوس که میتواند به شما کمک کند ایده بهتری درباره تغییر از بودن در افکارتان به ناظر افکارتان بودن احساس بهتری داشته باشید، یکی دیگر از راههای واقعاً قدرتمند برای پراکنده شدن از افکار، طنز است، بنابراین اگر شما یک حالت منفی دارید. به خودتان فکر کنید، میتوانید تصور کنید که آن را با صدای احمقانهای میگویید یا آن را بهعنوان یک شخصیت کارتونی تصور کنید، یا فقط خواندن آن به شیوهای مضحک، میتواند این فکر را پخش کند که مثل من فکر میکنم که من یک بازنده هستم. فقط خواندن آن احمقانه ام، این می تواند به شما کمک کند افکارتان را کمتر تهدیدکننده ببینید و فقط به عنوان یک فکر، فقط یک دسته کلمه است. راهی برای فاصله گرفتن از آنها، بنابراین میخواهید مطمئن شوید که این کار را بهعنوان یک ناظر انجام میدهید، نه اینکه انگار این واقعیت است، بنابراین میتوانید مطالب صفحهای را که دستگاه کلمهام میسازد عنوان کنید یا صفحه را اینگونه عنوان کنید. با داشتن این فکر و سپس میتوانید شروع به تهیه فهرستی از افکار کنید مانند آه، اینها افکاری هستند که من راه دیگری برای جدا کردن از آن دارم، زیرا افکار در همه جا بسیار ساده هستند، انگار در آنها شنا میکنیم و انجام میدهیم. واقعاً متوجه نمیشوم، بنابراین یکی از کارهایی که ما اغلب در ازدواج درمانی انجام میدهیم و میتواند واقعا مفید باشد، داستان خواندن این افکار است. مثلاً دارم این داستان را تعریف میکنم که من همیشه در اینجا قربانی هستم یا ممکن است فکر کنید همسرم خودشیفته است و درمانگر میتواند به شما کمک کند تا متوجه شوید که او ممکن است ویژگیهای خودخواهانه داشته باشد، شما در حال گفتن این داستان هستید که او غیرقابل درمان است. بد است و چرا سعی کنید اگر او خیلی وحشتناک است و آن داستان به شما کمک نمی کند رابطه بهتری داشته باشید، بنابراین ماشین کلمه ذهن ما همیشه داستان گفتن است و اگر این داستان ها را خیلی سخت باور کنیم، بسیاری از داستان ها را فیلتر خواهیم کرد. افکار مفیدی که با آن داستان مخالف هستند، در یک نظر در یوتیوب، مردی به نام تامی، انتشار شناختی را از کلمات خود توضیح داد، بنابراین این چیزی است که او گفت: باشه، بنابراین این برداشت من از کل این است که افکار و احساسات به ظاهر خود به خود ظاهر می شوند. من آنها را درست یا نادرست تشخیص نمیدهم، وقت نمیگذارم به فکر کردن و فکر کردن زیاد و تلاش برای جدا کردن آنها و فهمیدن اینکه چرا در دنیا چرا اینطور فکر میکنم، زیرا این یک رشته بیپایان از افکار را شروع میکند. افکار در مورد افکار فقط مانند سکسکه یا تپش قلب من اتفاق میافتند، بنابراین من فقط به آنها نگاه میکنم و تصمیم میگیرم که آیا مفید هستند یا نه. شما فضای کمی از افکار خود می گیرید تا بتوانید تمرکز و انرژی خود را به چیزهایی که به آنها اهمیت می دهید تغییر دهید، زمانی که آنقدر متمرکز نیستید و در افکار خود غرق شده اید، آزاد هستید که در زمان حال اینجا باشید و با آن درگیر باشید. افرادی که به آنها اهمیت میدهید، میتوانید انرژی خود را صرف انجام کارهایی کنید که دوست دارید، بنابراین برای مشتری که یک بالرین بود، میتوانم بگویم در تماشای آن افکار خوب میشود و سپس مهارت انتشار را انتخاب میکنید خودتان را جدا کنید، طوری که من متوجه شدم داشتن فکر کردن به همه این موقعیتهای نقش و همه این چیزها و سپس میگویم خوب، به جای آن میخواهم به چه چیزی فکر کنید، من میخواهم آرامش داشته باشم یا میخواهم با دوستانم باشم. اما برای انجام این کار باید فضایی از افکارمان داشته باشیم ما تمرین می کنیم که با این مهارت های انتشار شناختی و فقط یک یادآوری، دفع شناختی مهارتی است که نیاز به تمرین دارد، این نیست که از افکار خود خلاص شوید یا هرگز دوباره درگیر آنها نشوید، بلکه این است که یاد بگیریم آنها را با کنجکاوی و گشاده رویی مشاهده کنیم و من فقط میخواهم شما را تشویق کنم که ذهنآگاهی راه قدرتمند دیگری است برای خوب شدن در تماشای افکاری که میخواهیم درباره آن مهارت در ویدیوی آینده صحبت کنیم و من شما را تشویق میکنم فقط به تمرین کردن ادامه دهید. و تکنیکهای مختلف را آزمایش کنید تا بفهمید چه چیزی برای شما کار میکند، بنابراین در ویدیوی بعدی چند روش مؤثر برای تقویت توانایی خود در تغییر توجه را یاد خواهید گرفت. مغزمان را مجبور نکنیم زیاد فکر نکنیم اما میتوانیم طناب را بکشیم، میتوانیم توجهمان را تغییر دهیم تأثیر کمی بیشتر بر زندگیمان داشته باشیم در واقع با یادگیری اینکه به آرامی ذهن خود را به تغییر دعوت کنیم، این کار را از طریق قدرت انجام میدهیم. توجه ماست، اما ابتدا باید اشاعه شناختی داشته باشیم تا این کار را انجام دهیم، پس بیایید به خوبی متوجه افکارمان شویم و متوجه شویم که افکاری داریم و ما جایی هستیم که این افکار اتفاق میافتند، بسیار خوب، از اینکه اینجا هستید و شما را به زودی میبینیم [ موسیقی]