ترس ترکیبی از یک احساس بدنی همراه با تصاویر و یا با افکار خاص است، اکنون احساس خود فقط یک احساس است زمانی که آن را با نوعی تصویر جفت کنید، مانند فلاش بک های ptsd آن را با آن تصویر یا با این افکار جفت کنید.  اوه خدای من، تو می‌دانی که این هرگز به فاجعه‌سازی پایان نمی‌دهد، می‌دانی که اینها چیزهایی هستند که دوباره احساس ترس را به وجود می‌آورند، منظورم این است که ترس‌هایی وجود دارند که در آنها واقعاً احساس خطر می‌کنی، اما من در مورد آن صحبت نمی‌کنم. در مورد نوع ترس مزمنی که بسیاری از مردم در آن قرار دارند و از چه ابزارهایی می توانیم استفاده کنیم تا تحت تأثیر این ترس قرار نگیریم تا از این ترس فرسوده نشویم و ترفند اینجا این است که بتوانیم در مورد انزوا صحبت کنیم تا بتوانیم  برای تفکیک احساسات فیزیکی ترس، به طوری که ممکن است فشار قلب در قفسه سینه چرخش یا چرخش در روده باشد، اینها احساسات فیزیکی هستند و زمانی که ما قادر به راهنمایی هستیم، که تا حد زیادی تجربه جسمی در مورد آن است.  ما به خودمان اجازه می‌دهیم که توسط آن احساسات هدایت شویم یا بتوانیم احساسات را حس کنیم، برای مثال اگر شخصی گزارش دهد که قلبش می‌تپد و تند می‌زند، بنابراین سؤالی که ممکن است از مشتری بپرسم این است که شما متوجه تپش قلب خود می‌شوید.  و مسابقه دادن درست همانطور که اکنون متوجه آن می شوید همانطور که متوجه می شوید به نظر می رسد افزایش می یابد آیا به نظر می رسد ثابت می ماند آیا به نظر می رسد کاهش می یابد یا به نوعی به چیز دیگری تغییر می کند بنابراین فقط با پرسیدن این سوال به شخص اجازه می دهیم  به نوعی تجربه خود را از احساس ترس در ضربان قلب گسترش دهند، بنابراین دوباره با راهنمایی آونگ و من می توانم نشان دهم که اگر دوست دارید بله، اسباب بازی کوچولوی لختم را پشت سر گذاشته ام اما آن را می گیرم به هر حال فقط یک ثانیه طول می کشد که ما می توانیم بدون غرق شدن در آن احساس وارد شویم، بنابراین کمک به خودمان در مهار آن احساسات تا زمانی که بتوانید افکار یا تصاویر را از آن جدا کنید، این احساسات کاملاً مثبت تغییر خواهند کرد. احساسات بدنی اجازه می دهد تا احساسات بدن تغییر کند و سپس ترس از بین می رود، منظورم این است که البته اگر چیزی برای ترسیدن وجود داشته باشد، البته ما به آن پاسخ خواهیم داد، اما اساساً ما ترس را به عنوان یک همراه دائمی احساس نمی کنیم، بله، این واقعاً یکی از این موارد است.  کلیدها و راه‌های مختلفی برای انجام آن وجود دارد، مخصوصاً زمانی که برای چنین دوره‌ای در حالت خاموشی بوده‌ایم، زیرا پس از آن باید ابزارها یا انواع تمرین‌هایی را پیدا کنیم، من آنها را اندازه‌های آگاهی می‌نامم که در آن مردم، آه، من  فقط از مردم بخواهید که احساس ترس را در بدنشان بایستند و من اغلب این کار را با آنها انجام می دهم حتی اگر در اسکایپ باشد و من کارهای بسیار ساده ای مانند پرش کردن انجام می دهم. خوب به شما نشان دهم، بنابراین من فقط احساس خستگی می کنم، خسته هستم، نمی توانم به وضوح فکر کنم، حتی در خواندن مشکل دارم و به تلاش برای خواندن ادامه می دهم و این واقعاً بیشتر و بیشتر ناامید است، بنابراین فعلا می گویم باشه ببینید آیا می‌توانیم همه آن افکار و تصاویری را که به ذهن شما می‌آیند کنار بگذاریم و بیایید این کار را با هم انجام دهیم، بسیار خوب و ممکن است این کار را در کودکی انجام داده باشید و اگر نه، من در هر صورت کودک را در شما دعوت می‌کنم.  از کودک درون خود دعوت کنید تا با کودک درون من باشد، زیرا من یک تمرین کوچک نوجوان را نشان خواهم داد که ما می توانیم خوب انجام دهیم تا نتوانید سوراخ را با من ببینید، چرا از دیدن من متاسفید.  پرش پرش به حلقه پرش پرش به حلقه پرش پرش به حلقه دریافت لوو عزیزم اوه انگشتانم سوزن سوزن می شوند. ورزش کنید، بنابراین دوباره باید مقدار معینی از انرژی را بسیج کنیم و سپس از طریق احساسات بدن اجازه دهیم انرژی که احساسات بالا برود و سپس پایین بیاید [موسیقی]